تعطیلم امشب
دوشنبه, ۳۰ دی ۱۳۸۷، ۰۸:۴۶ ب.ظ
من داغ برجا مانده از یک ایلم امشب
اصلن سراغ من نیا تعطیلم امشب
تنهام بگذارو برو تنهای تنها
جامی بیاور تا کند تکمیلم امشب
آن قدر تاریکم که روشن شد برایم
افتاده از سقف فلک قندیلم امشب
از اسم و رسم من نپرس از من که دیگر
حتی فراموشم شده فامیلم امشب
من از خودم می ترسم آدم ها بگویید
هابیلم امشب آه...یاقابیلم امشب؟
ای شعر جای این همه تعریف و تمجید
یک تکّه نان بگذار در زنبیلم امشب
من خسته ام دست از سرم بردار ای شعر
شرمنده ام دیگر نکن تجلیلم امشب
حالا تصور می کنم با این جنازه
چون مُهره ای در دست عزرائیلم امشب
من مرده ی عشقم که هرکس دیده باشد
باید به قبرستان دهد تحویلم امشب
1379
اصلن سراغ من نیا تعطیلم امشب
تنهام بگذارو برو تنهای تنها
جامی بیاور تا کند تکمیلم امشب
آن قدر تاریکم که روشن شد برایم
افتاده از سقف فلک قندیلم امشب
از اسم و رسم من نپرس از من که دیگر
حتی فراموشم شده فامیلم امشب
من از خودم می ترسم آدم ها بگویید
هابیلم امشب آه...یاقابیلم امشب؟
ای شعر جای این همه تعریف و تمجید
یک تکّه نان بگذار در زنبیلم امشب
من خسته ام دست از سرم بردار ای شعر
شرمنده ام دیگر نکن تجلیلم امشب
حالا تصور می کنم با این جنازه
چون مُهره ای در دست عزرائیلم امشب
من مرده ی عشقم که هرکس دیده باشد
باید به قبرستان دهد تحویلم امشب
1379
- ۸۷/۱۰/۳۰
چه کار کرده بودی
در هر دو کار
راستی مرتضی هم اینجاست قرار گذاشتیم 5 شنبه قلمستان
غزل را بیاور انجا که به روش فوق مشکوکانه ( میرشکاکی) نقدش کنیم.
شماره موبایلم را در پیام خصوصی میگذارم.