کاریکلماتورهای عباس شاه زیدی
جمعه, ۱ خرداد ۱۳۸۸، ۰۶:۲۶ ب.ظ
1-امروز اولین روز از بقیه ی عمر من است
2- سال هاست هیچ عیدی مرا تحویل نمی گیرد
3-بالاخره خرجم دخلم راآورد
4-رمه های کلمات ، شاعر را می چرانند
5-نیمه شب،،،،راسته ی پرنده فروشان، ارکستر سمفونی خاموش
6- ماهی هیچ وقت با تُنگ قافیه نمی شود
7- برکه ،،تکه ی جدا افتاده از رود، مرداب قبرستان هردو
8- پرنده که نباشی آسمانت رامصادره می کنند
9- قنات ها ، قنوت زمین اند رو به دریا
10-من زودتر ازآخرین نخ سیگارم تمام می شوم
11- عقل ها که سبک می شوند سایه ها بیشتر سنگینی می کنند
12- من سوار خود شیطان هم شده ام چه رسد به خرش
13- چشم های خریص در قنوت از خدا نوووووت می خواهند
14- سایه ام که بلند شد کوتاه آمدم
15- خیالم را تخت کن می خواهم بخوابم
16- گره های کور را آدم های بینا می زنند
17- اگر نیوتن شاعربود جاذبه ی آسمان را زودتر کشف می کرد
18- کسی که چترراساخت دشمن باران بود
19- اگر ازپیری متولد می شدیم هیچ وقت کودکی نمی کردیم
20-باران به دختر کبریت فروش مدیون است
21-دنیای شعر چقدر "دُن کیشوت" دارد
22-کهکشان راه شیری ،بزرگترین خیابان هستی
23- قطره های باران آیه های رجعتند
24- وقتی پیر شدم کنکور پیراپزشکی می دهم
25- وقتی از خودم شاکی ام هیچ وکیلی وکالتم را نمی پذیرد
26- قاب های افتخار مرا به دیوارمیخ کردند
27- من چندبار روی پاکت های سیگارم اعلامیه ی ترحیم خودم را خوانده ام
28- اگر خواستیم دنیای بهتری بسازیم باید به تاریخ 1/1/1برگردیم
29 درپاییز زیر کفش هایم تکه های بهار خش خش می کردند
30- هوشم پیش پزشک بی هوشی ماند
31- گلوله خودش هم نمی داند کجا می رود
32- از این همه سکوت سرسام می گیرم
33- هیچ تکیه هاهی بهتر از متکا نیست
34- جوانی آخرین دنده ی ماشین زندگی است
35- وقتی یخچالم خالی است دلم پر است
37- ساعتم که زنگ زد یکی دیگر خریدم
38- هروقت به خانه می آیم شخصیتم را به چوب لباس آویزان می کنم
39- گل های قالی هیچ وقت پاییز را تجربه نکرده اند
40- یک عمر درپرانتز زندگی کردم
41- سلسله نشست های ادبی پای شاعر را می بندند
42-وقتی غورباغه ها جشن می گیرند رودخانه ابو عطا می خواند
43- بار کج ما از منزل بیرون نمی رود
44- خودکارم خواست از کربلا بنویسد خشک شد
45- دردروازه را می شود بست در جشنواره ها را هرگز
46- گور همه چیز شاعر را می بلعد جز شعر هایش را
47- اگر ستاره شدی به آسمان میخت می کنند
48- کسانی که به زور شعر می گویند سزارین ادبی می کنند
49-درچهل سالگی کودکی ام تمام شد
50-وقتی استاد گفت ..گاها"..دوتا شاخ روی سرم تنوین شدند
51- تو روحم را می سایی من کشکم را
52- گربه هایی که دم حجله می خوابند از کشته شدن نمی ترسند
53- اتوبان ها هیچ عارضه ای ندارند جز عوارضی
54- فنر چانه ی آدم های پرحرف کش آمده است
55- یخچال ما هم یک روز کارتون خواب بوده است
56- پز عالی ، دشمن جیب های خالی است
57- طلبکار که می رود به خودم بدهکار می شوم
58- به اعتقاد رنسانس گردو بیضی است
59- خوشبختی پنیر نیست که باتو قسمت کن
60- وقتی سفره ات خالی است چنگال را در خودت فروکن
61-تصور پاییز هم چیزی از خنده ی گل کم نمی کند
- ۸۸/۰۳/۰۱
اصلا تو با تمام جهان فرق می کنی
این عشق روح معنوی ام را گرفته است
حسی غریب مثنوی ام را گرفته است
سلام
خیلی زیبا بود
روزاتون,ثانیه هاتون,پرتقالی....