نور علی نور
شنبه, ۳ بهمن ۱۳۸۸، ۰۵:۵۸ ب.ظ
جهان را جور واجور آفریدند
تعالی الله ، تو را حور آفریدند
مرا مانند شب تاریک تاریک
تو را نور علی نور آفریدند
تو را آیینه در آیینه روشن
مرا از ابتدا کور آفریدند
چنان خورشید شد تکثیر از تو
که ازاین نور منشور آفریدند
تجلی در تجلی جلوه ی توست
اگر میقات اگر طور آفریدند
یکی مجنون یکی لیلاست ، یعنی
بساط عشق را جور آفریدند
دو دریا را کنار هم نهادند
یکی شیرین یکی شور آفریدند
هدف جز عشق اگر چیزی دگر بود
جهان را با چه منظور آفریدند ؟
من از نزدیک تو دورم دریغا
که این نزدیک را دور فریدند
ندیدند و نوشتندت قلمها
تو را در شعر مستور آفریدند
نمی بینی پر از مستی است ، شعرم
مرا چون آب انگور آفریدند
تو حق داری بسو زانی ام ای عشق
تو را مامور و معذور آفریدند
چه باید کرد با این ناتوانی
سلیمانا ، مرا مور آفریدند
کسی که عشق را خود برگزیند
نباید گفت مجبور آفریدند
خروشان است دریای غزلهام
مرا چون موج پر شور آفریدند
- ۸۸/۱۱/۰۳
با دو پست جدید منتظر شما هستم.
پدرام باشید.