آینه درآینه
پنجشنبه, ۹ دی ۱۳۸۹، ۰۱:۲۷ ب.ظ
درصحن امام رضا علیه آلاف التحیِة والثنا
ایوان تو یا آ ینه بندان بهشت است؟
یا آینه در آینه ایوان بهشت است؟
این صبح که می خندد از شرق خراسان
لبخند تو یا شور نمکدان بهشت است ؟
صحن تو قیامتکده ی صبح بهاری است؟
یا گوشه ای از صحن گلستان بهشت است
خورشید خراسانی من این همه رفعت
ایوان تو یا شمع شبستان بهشت است
خال لب تو نقطه ی پیدایش هستی
سامان سر زلف تو سامان بهشت است
میقات تماشای تو صحرای تجلاست
دامان خراسان تو دامان بهشت است
سرگشته ی دامان تو آهوست چه گویم
این دشت چراگاه غزالان بهشت است
مهمان تو را نیست دگر میل به برگشت
مهمان تو انگار که مهمان بهشت است
از برکت تو خوان زمین بی برکت نیست
این سفره ی انعام تو یا خوان بهشت است؟
دعبل زچه رو پیرهنت را صله برداشت ؟
درپیرهنت چاک گریبان بهشت است
با کوه گنه هیچ هراسی به دلم نیست
تا حبّ تو سنگینی میزان بهشت است
از شبنم شوق است که می ریزد نم نم
این گریه ی من نیست که باران بهشت است
رخصت بدهی آخر این شعر بگویم
این روضه همان روضه ی رضوان بهشت است
1387
- ۸۹/۱۰/۰۹
آفرین آفرین بسیار عالی
## آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش ##
با آرزوی سلامتی شما و خانواده ی گرامیتان
ارادتمند شما یکی از شاگردانتان
بدرود