دروغ مصلحت آمیز
دوشنبه, ۱۳ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۴۳ ق.ظ
گفتم که نرم نرم، ولی تیز آمدم
با یک دروغ مصلحت آمیز آمدم
از دور دیدم آن صف مژگان شوخ را
دنبال ردّ لشکر چنگیز آمدم
بگذار خون باده بیفتد به گردنم
امشب بدون جامه ی پرهیز آمدم
دیشب کنار پنجره باران شدم تورا
تا صبح در هوای تو یکریز آمدم
من شهریار نصف جهان نیستم ولی
با حزنِ شعرِ بهجت تبریز آمدم
کاری به کار هند و خراسان نداشتم
از سبک اصفهان غزل خیز آمدم
شاعر همیشه منتظر فصل سوم است
دیدی بهار رفتم و پاییز آمدم؟
پائیز این بهار شکوه آفرین شعر
دیدم به مهر آمده من نیز آمدم
آه ای شب پر از غزل شاعرانه ام
فانوس را به سقف بیاویز...آمدم
عباس شاه زیدی
خروش اصفهانی
- ۰۰/۱۰/۱۳