انوار شب قدر گرفته است جهان را؟؟
یا قدر علی داده فضیلت رمضان را
گر قدر علی آبروی قدر نمی شد
می کرد خدا تخته دکان رمضان را
رمز رمضان است علی تا بکشد دوست
در سلسلة بندگی اش هردوجهان را
امشب همه جا ذکر"ٍالهی بعلی"
تا صبح گرفته است زمین را و زمان را
می رفت و به دنبال سرش ماه روان کرد
همراه دل سوخته چشم نگران را
ای کاش نمی داد موذن سحر امشب
در لحظة لاهوتی محراب اذان را
با این همه در چهری افروخته اش هست
وجدی که بریده است زبان هیجان را
در سفرة افطار علی نان و نمک بود
مدیون خودش کرد علی سفری نان را
گفتم بپرم سمت مدیحش که پرم سوخت
من تاب نمی آورم این کوه گران را
وقتی که بنا نیست بدانیم علی کیست
خوب است ببندیم در این باب دهان را
عباس شاه زیدی
خروش اصفهانی
۱۳۹۶
- ۰ نظر
- ۰۲ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۴:۰۷